واگویه های مامانی

پابوس امام رضا وروز مادر

1394/2/15 0:12
نویسنده : مامان جون
155 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل مامان

این روزا نمیدونم چرا اینقدر مشغله دارم که مطلبام به روز نیست .........................

مسافرت به مشهد یکی از به یاد موندنی ترین سفرای زندگی من بود اولین سفری که سه تایی با هم بودیم

از همه مهمتر که مامان جونات هم قدم بر دیده منت نهادن و ما رو تو این سفر همراهی کردن  دستشون درد

نکنه ....خلاصه قبل سفر همه به ما میگفتن که وقتی مریم حرم تو قراره شروع به گریه کنی و از این حرفا البته

این بخاطر سابقه بد تو محیط های شلوغ بود که مجبور میشدم برای آروم کردنت سریع اون مکان رو ترک کنیم

ولی جالب اینجا که ما تو این سه روز اصلا گریه تو را ندیدیم تو حرم هم مثل مسخ شده ها اطرافو نیگا میکردی

این هم چند تا عکس از من وشما وبابایی تو حرم

 

مادر  ...من هرگزبهشت را زیر پایت ندیدم ...زیر پای تو آرزوهایی بود که از آن گذشتی به خاطر من....

دلم میخوتد از همین جا به مامان گلم این روز بزرگ رو تبریک بگم کسی به من آموخت تا عاشق نباشم

نمیتوانم مادر باشم .....

امسال اولین سالی بود که من این تجربه فوق العاده را داشتم خدایا ازتو ممنونم بخاطر این نعمت بی همتا

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)